نماد سایت

پاکستان؛ مقصد سفر من: حقایقی جالب در مورد سفر به پاکستان از زبان وبلاگ نویس لهستانی (قسمت اول )

Eva zu Beck travel to Pakistan

گردشگر و وبلاگ نویس لهستانی Eva zu Beck، از شور و شوق خود برای توسعه گردشگری در پاکستان و مبارزه با ارائه اخبار دروغین در رسانه های اجتماعی در مورد سفر به پاکستان می گوید.

Eva zu Beck معتقد است تقریبا 40 درصد از گردشگران، مقصد سفر خود را از طریق رسانه های اجتماعی انتخاب می کنند. اما پتانسیل سفر به پاکستان در این فضا گم شده است.

Eva zu Beck  گفت دیدگاه من پس از سفر به پاکستان در مقابل این کشور کاملا تغییر کرده است. او افزود آنچه که رسانه های غربی در مورد پاکستان می گویند کاملا مغایر با واقعیت است.

خانم Eva گفت: زمان آن است که ما پاکستان را به عنوان مقصد تفریحی به گردشگرانی که به دنبال تجربه ترکیب کاملی از طبیعت و فرهنگ در یک محیط واحد هستند معرفی کنیم.

خانم Eva ابتکار عمل خود را ایجاد امکان دسترسی هر گردشگر خارجی به اطلاعات لازم جهت سفر به پاکستان می داند.  وی گفت که ماموریت او این است که نشان دهد گردشگران خارجی درباره پاکستان چگونه فکر می کنند. او می خواهد تا تغییرات مثبت و طولانی مدت در صنعت گردشگری بومی پاکستان ایجاد نماید.

 

شنیده های Eva zu Beck از پاکستان

Eva در یکی از خاطرات خود می گوید هنگامی که در سفر به پاکستان به یاد آوردم که چند هفته پیش، همه کسانی که می شناختم، بهترین تلاش خود را برای جلوگیری از سفر من به این تکه از بهشت کرده بودند، نتوانستم جلوی خنده خود را بگیرم.

چند ماه پیش یک پیام وارد صندوق ورودی فیس بوک من شد که اجازه نداد شب بخوابم. “چرا تو به پاکستان سفر نمی کنی؟” دوست مدرسه من برای چند سال در پاکستان زندگی می کرد و اولین کسی بود که یک ایده یک اقدام ظاهر دیوانه وار را به من داد.

پاکستان؟!!!! همه چیزهایی که من در مورد این کشور می دانستم بر اساس نوشته های رسانه های غربی بود. آن ها می گفتند در سفر به پاکستان من مجبور به پوشیدن لباس سنتی هستم. من به احتمال زیاد توسط تروریست ها به قتل می رسم و پاکستان تنها یک بیابان بزرگ است که چیزی برای بازدید ندارد!

اما Stephanie  اصرار داشت که پاکستان در واقعیت بسیار متفاوت است. زمانی که من شروع به تحقیقات کردم، با مشاهده گزارش سفرنامه هایی از کوه ها و رودخانه ها، شهرهای تاریخی، دره های سرسبز و مردم سخاوتمند پاکستان شگفت زده شدم. هیچ چیزی مشابه اخبار رسانه های غربی نبود. بنابراین تصمیم خود را گرفتم. در صورت اخذ ویزا، من به پاکستان می روم.

اولین سفر Eva zu Beck به پاکستان

در اواسط ماه آوریل، من در اسلام آباد و بعد از آن، در گیلگیت بودم. شما نمی توانید آرامش و شادی مرا تصور کنید هنگامی که فهمیدم پاکستان سرزمین بیابان شن و ماسه نیست. در طول رانندگی در سراسر دره هونزا، من تازگی بهار را  در همه چیزهای اطرافم در کوه ها ، درک کردم.

رنگ سبز درختان تقریبا غیرقابل باوربود، بیشتر شبیه یک نقاشی نسبت به واقعیت ماهیت شکوفایی طبیعت بود. زمانی که برگ ها را لمس کردم، در دست من نرم و واقعی بود. بزرگراه Karakoram با کوه های بلند احاطه شده بود و در هر پیچ یک منظره متفاوت دیده می شد. آب و هوا تازه شبیه ارتفاعات نپال بود.

 دیدگاه Eva zu Beck در مورد مردم پاکستان

من در طول سفر به پاکستان در اولین ارتباطات خود با مردم محلی، عصبی و هیجان زده بودم. حتی نمی دانستم به خصوص به عنوان یک مسافر زن، لبخند برای من مناسب است یا نه؟!

من هنوز نمی توانم  استقبال گرم مردم پاکستان را باور کنم. در پاکستان برخورد من با غریبه ها متفاوت از اروپا بود.  یک گروه از بافندگان قالی مرا به کارگاه خود دعوت کرند. من با آن ها دور آتش چای خوردم و به مدت طولانی با یکدیگر صحبت کردیم. من تجربه باربیکیو در یک منطقه خوش منظره را با گروهی از دوستان جدید در Gojal داشتم. همچنین داستان الهام بخش اولین نجاران زن پاکستان را در CIQAM در کریم آباد شنیدم.

گردشگر خارجی در پاکستان مهمان نه تنها خانه ها بلکه قلب ها ست.

حتی پس از بازگشت به اروپا، به من در مورد افراد شرور و وضعیت امنیت در پاکستان هشدار دادند. در حالی که در Hunza، من تنها مهربانی و سخاوت را دیدم.

اکنون نیز مردم پاکستان به من بسیار احترام می گذارند و در رسانه های اجتماعی به من یک اسم مستعار جدید داده اند:

Eva کسی که عاشق پاکستان است.

با پاکستان اینفو همراه باشید با ادامه خاطرات و داستان های واقعی وبلاگ نویس لهستانی از پاکستان…

 

خروج از نسخه موبایل