پیدا کردن یک شهر امن برای مسافرت از جمله دغدغه های زنانی است که در سراسر جهان قصد سفر دارند.
در سراسر جهان زنان زیادی تنها سفر می کنند و همیشه قبل از سفر، وضعیت امنیت مقصد خود را چک می کنند. در ادامه روایت دختر ایرانی از حضورش در اسلام آباد پاکستان به عنوان یک شهر امن را می خوانیم.
چگونه اسلام آباد، دید شما را به پاکستان تغییر می دهد
من تجربه سفر به شهرهای مختلفی در داخل و خارج از کشور داشته ام. به عنوان یک زن همواره چالش های متعددی قبل از سفر داشته ام که پیدا کردن یک شهر امن برای سفر زنان یکی از مهمترین آن ها بوده است. یک شهر امن به خصوص در طول سفر یک زن، به او احساس آرامش می دهد و لذت سفر را دو چندان می کند.
تا کنون من دو مرتبه در سال های 2018 و 2020 به پایتخت زیبای پاکستان شهر اسلام آباد سفر کرده ام و آن یکی از بهترین سفرهای من بوده است.
اسلام آباد با ساختار شهری مدرن خود از یک سو و طبیعت منحصر به فرد آن از سوی دیگر، کاملا یک دید جدید از پاکستان را به شما می دهد.
در اسلام آباد، محل اسکان امن برای یک زن پیدا می شود؟
متاسفانه مردم اطلاعات کمی از این شهر امن پاکستان دارند. حتی اگر از آن ها بپرسی دومین پایتخت زیبای جهان کجاست اسامی همچون پاریس و غیره را می شنوی و هرگز نام اسلام آباد به ذهن آن ها خطور نمی کند.
زمانی که برای اولین بار قصد سفر به اسلام آباد داشتم خانواده من نگران این بودند که اصلا می توان در این شهر یک محل اقامت امن و مناسب پیدا کنم یا نه! اکنون من در اسلام آبادم و با دیدن زنجیره هتل های بین المللی 5 ستاره مانند ماریوت هتل، کانتیننتال هتل و هتل گرند حیات یاد این تصور نادرست می افتم.
آیا اسلام آباد یک شهر امن است؟
وقتی در مورد سفر به پاکستان با دوستان خود صحبت می کنم همیشه در ابتدای بحث با یک سوال مواجه می شوم: تو چطور به عنوان یک زن جرات سفر به پاکستان را می کنی؟ وضعیت امنیت در آنجا چگونه است؟
در اینجا می خواهم یکی از تجارب شخصی خود را به اشتراک بگذارم.
به عنوان یک محقق همواره نیاز دارم حتی در طول سفر، ساعاتی را به کار با لب تاب و مطالعه بگذرانم. شب های اسلام آباد به خصوص بعد از باران بسیار دوست داشتنی است. در یکی از شب ها حدود ساعت 12 شب به همسرم گفتم من خیلی خسته ام و برای ادامه مطالعه حتما به یک قهوه نیاز دارم. اما فکر می کنم این وقت شب برای خارج شدن از هتل امن نباشد. اولا از نظر شیوع کرونا در این منطقه نگرانم. دوما قدم زدن شبانه یک خانم همراه با کوله پشتی حاوی لب تاب و با لباس های متفاوت از زنان پاکستانی خطرناک به نظر می رسد.
همسرم اپلیکیشن مربوط به آخرین اپدیت های کرونا در پاکستان را باز کرد. او به من نشان داد که در دو هفته اخیر (هفته دوم سپتامبر) مورد مثبتی در منطقه ای که ما سکونت داشته ایم ثبت نشده است.
خوب از نظر کرونا خیالم راحت شد، اما امنیت یک زن ساعت 2 شب چی؟ همسرم با همان آرامش همیشگی لبخندی زد و به من اطمینان داد که کنارم خواهد بود. او از من خواست هرچه سریعتر حاضر شوم.
اصلا نفهمیدم زمان چگونه گذشت. اما پس از مدت کوتاهی خود را در یک کافی شاپ در F6 اسلام آباد در حال کار با لب تاب یافتم. مکانی دوست داشتنی با آب و هوای فوق العاده.
آیا در اسلام آباد، زنان جرات قدم زدن شبانه را دارند؟
در حال و هوای خودم و غرق لذت از کار در این بهشت زیبا بودم. ناگهان سرم را برگرداندم و دیدم همسرم نیست. ترس عجیبی وجودم را فراگرفت. حالا من به عنوان یک زن خارجی تنها ساعت 2 شب اینجا چکار کنم؟
با استرس اطرافم را نگاه کردم. دو دختر با لباس های رنگی و ظاهری آراسته لبخند به لب در حال خروج از درب کافی شاپ بودند.
چندین زن دیگر هم در حال پیاده روی در خیابان منتهی به کافی شاپ بودند. راستی این خانم ها ساعت را دیده اند؟ چرا در چهره هیچ کدامشان نگرانی دیده نمی شود؟ بر عکس صورت های بشاش که هر بار که به من به عنوان یک خارجی نگاه می کردند، گویا با لبخند قصد خوش آمدگویی داشتند.
لذت خوردن قهوه ساعت 2 شب در یک شهر امن چگونه است؟
آرامش زنان اسلام آباد گویا به من منتقل شد. دست هایم را با مایع روی میز که یکی از بهترین برندهای خارجی بود مجدد ضدعفونی کردم. نفس عمیق کشیدم و به کار با لب تاب و لذت از قهوه خود ادامه دادم. چقدر به عنوان یک زن آرامش یک شهر امن دوست داشتنی است.
یاد حرف های یکی از دوستانم افتادم که از تجربه فرصت مطالعاتی خود در یکی از شهرهای اروپا برایم گفته بود. از اینکه مجبور بود برای اتمام کار تحقیقاتی اش تا شب دیروقت در آزمایشگاه بماند. سپس در راه برگشت از دانشگاه تا خانه هر شب، آماده برخورد با بدترین اتفاق ها بوده است. به طوری که گاهی تا ساعت 6 صبح در آزمایشگاه می ماند تا هوا روشن شود. بعد تنها برای یک استراحت دو سه ساعته به خانه برمی گشت.
قصد ندارم بگویم در اروپا شهر امن برای سفر و حضور زنان نیست. زیرا من خودم نیز در اروپا بوده ام. اما من می خواهم بگویم وقت آن است که ذهن خود را از برخی شایعات و باورهای نادرست پاک کنیم.
اسلام آباد پس از لندن به عنوان دومین پایتخت زیبا جهان شناخته شده است. همچنین در رتبه بندی یکی از شهرهای بدون جرم و یک شهر امن قرار گرفته است. اما اسلام آباد برای من جایی است که همیشه دلم برای آن تنگ می شود.
