داستان 5 روپیه پاکستانی : خاطره زیبا در مورد بزرگ منشی پاکستانی ها

امروز میخوام خلاصه ای در باره پاکستان و آنچه از آن می دانم برایتان عرض کنم. در واقع دوستی من و پاکستان به حدود ۴۵ سال پیش و یک 5 روپیه پاکستانی برمی گردد.

زمانی که من کودکی ۵ ساله بودم و اتوبوس های پاکستانی که برای زیارت امام رضا به ایران می آمدند از نزدیکی محل زندگی من عبور می کردند و گاهگاهی نیز توقف کوتاهی داشتند.
از کودکی ذهنم همواره به آدم ها و مردمان دنیا معطوف بوده و همیشه دوست داشتم که نحوه زندگی و فرهنگ سایر اقوام و ملل را بدانم. به همین دلیل گاهی که اتوبوس های پاکستانی توقفی داشتند از راننده اجازه میگرفتم که بروم داخل اتوبوس و مردان و زنان پاکستانی را از نزدیک ببینم و البته گاهی هم زوار پاکستانی فکر می کردند که برای کمک آمدم و بهم یک سکه می دادند.
من هر شب به سکه نگاه میکردم وبا خود شرح زندگی این سکه را از روزی که ضرب (ساخته )شده را تا الان که دست من رسیده را مرور میکردم.

 آغاز رسمی دوستی من و پاکستان

در سال های بعد یعنی حدود ۳۵ سال پیش من در یک ساندویچی (در ایام تابستان) کار میکردم. در اینجا من بطور مداوم با پاکستانی ها ارتباط داشتم. در همان زمان یک اتفاق افتد. یک ماشین پاکستانی در فاصله ده کیلومتری ما خراب شد و نیاز به تعمیر داشت. راننده اتوبوس آقای ظفر عباس بود. ایشان به ساندویچی آمدند و گفتند که اتوبوس من خراب شده و نیاز به مکانیک دارم.

صاحب ساندویچی که خدا رحمتشون کنه(آقای علی صفری ) مردی انسان بود و یک مکانیک را برای تعمیر ماشین به محل اتوبوس بردند و برای اینکه مسافرین عزیز هم مشکل غذائی نداشته باشند هر روز در دو وعده برایشان غذا و مواد اولیه می‌بردند و من هم مسولیت بسته بندی نان را برایشان داشتم.

اسکانس 5 روپیه پاکستانی آقای ظفر عباس   

حدودا ده یا پانزده روز تعمیر ماشین زمان برد. در روزهای آخر آقای ظفر عباس آمدند و از من هم تشکر کردند و گفتند که چه چیزی دوست دارید تا برایت از پاکستان بیاورم و من در جوابش گفتم که خیلی ممنونم. ولی ایشان اصرار داشت که حتما یک چیزی بگو و همزمان دست در جیبش کرد تا یادداشت کند و من چشمم به پول های ایشان افتاد و از ایشان درخواست کردم که یک اسکناس ۱ روپیه پاکستانی بهم بدهد و اسمش رو روی آن بنویسد تا به یادگار داشته باشم.

ایشان تبسمی کرد و گفت یک 5 روپیه پاکستانی خیلی کم است و بهم یک پنج 5 روپیه پاکستانی داد و برایم یک کادوی دیگری هم در سفر بعدی فرستاد.

اسکانس 5 روپیه پاکستانی که همیشه در کلکسیون من باقی خواهند ماند

اکنون دقیقا ۳۵ سال از آن روز میگذرد و من آم اسکانس 5 روپیه پاکستانی در کلکسیون اسکناس های خود نگهداری می کنم. تاریخ روی اسکناس 5 روپیه پاکستانی دقیقا ۱۹ مرداد ماه سال ۱۳۶۴ می باشد
اکنون من دوستان پاکستانی زیادی دارم که در شهرهای مختلف پاکستان زندگی میکنند و با گسترش امکانات به راحتی از اخبار و زندگی و فرهنگ ایشان اطلاع می یابم. دوستانی از کراچی و فاضل پور و لاهور و اسلام آباد و سرگودا و گیلگت و بلتستان و … من به داشتن این همه دوست پاکستانی بسیار خرسندم و خدا رو شکر میکنم
پاکستان زنده باد .

روز ملی پاکستان مبارک باد.
محسن از مشهد