ساخت پاکستان؛ افتخار مردم و یکی از جاذبه های گردشگری: خاطره یک گردشگر ایرانی در پاکستان
مردم ایران و پاکستان اشتراکات فرهنگی و مذهبی فراوانی دارند. این امر بهانه ای مناسب برای سفر تعداد زیادی از مردم بین دو کشور به منظور آشنایی بیشتر با فرهنگ و جاذبه های گردشگری یکدیگر است.
مردم ایران و پاکستان اشتراکات فرهنگی و مذهبی فراوانی دارند. این امر بهانه ای مناسب برای سفر تعداد زیادی از مردم بین دو کشور به منظور آشنایی بیشتر با فرهنگ و جاذبه های گردشگری یکدیگر است.
از آنجا که یکی از اهداف پاکستان اینفو، آشنایی بیشتر مردم ایران و پاکستان از کشور همسایه و برادر خود و گسترش رابط دوستانه میان آن ها در حوزه های مختلف است، تصمیم بر آن شد که در قدم اول تجربیات شخصی و خاطرات افراد ایرانی را از سفر پاکستان بازگو نمائیم. بدین ترتیب خوانندگان محترم این فرصت را خواهند داشت تا پاکستان را از دریچه نگاه هم وطنان خود بیشتر بشناسند.
کاپشن پاکستانی یا خارجی؟!
چند سال قبل به منظور آشنایی بیشتر با پاکستان اینجانب (ج.م.) به این کشور سفر کردم. این سفر هرچند کوتاه اما تجربیات با ارزشی را برای من به همراه داشت. یکی از جاذبه های گردشگری برای من، بازار متنوع کالا، کیفیت بالا و قیمت های مناسب آن ها بود.
در این بازار برندهای مختلف جهانی نیز حضور داشتند که قدرت انتخاب شما را افزایش می داد. اما نکته جالب برای من برخورد مردم پاکستان با برندهای داخلی خود و برندهای خارجی بود که به نظرم این برخورد خود یکی از جاذبه های گردشگری مهم پاکستان است
یادم است در اولین برخوردم با یک فروشنده پاکستانی در کراچی، یک کاپشن بسیار با کیفیت را پسندیدم. از او پرسیدم حتما این کاپشن ساخت یک کارخانه اروپایی یا انگلیسی هست؟ آن مرد بلافاصله و با یک لبخند ناشی از رضایت پاسخ داد خیر آقا. این کاپشن صد در صد ساخت پاکستان است.
صنعت نساجی ما یکی از بزرگترین صنایع در سطح جهانی است. این صنعت باعث غرور مردم پاکستان است.
صنعت نساجی پاکستان : بزرگترین صنایع مادر این کشور از زمان استقلال پاکستان در سال 1947 میلادی تاکنون
ما پاکستانی ها، کالاهای خود را به هر برند جهانی ترجیح میدهیم. در انتها اضافه کرد آقا ما پاکستانی ها باور داریم برندهای ما از نظر کیفیت در سطح یکسان و حتی بالاتر از انواع خارجی هست.
قدرت اطمینان و صداقت در حرف های مرد فروشنده به نحوی بود که من تا آخر سفرم در پاکستان در بازارهای مختلف، علی رغم تبلیغات پر زرق و برق سراغ هیچ برند خارجی نرفتم و تنها کالاهای خود این کشور را خریداری کردم.
این تجربه برای من یک درس بزرگ هم بود که چطور صنعت یک کشور با ارائه کالا و خدمات حرفه ای می تواند رضایت و اطمینان مردم آن کشور را جذب کند و به طور مقابل چگونه مردم یک کشور نیز می توانند با حمایت از صنایع خود، سبب رشد بیشتر آن ها شوند و کالاهای خود را به عنوان یکی از جاذبه های گردشگری کشورشان ارائه دهند. از آن پس به عنوان یک تولید کننده تمام همت خود در راستای کیفیت بالاتر به کار بستم تا روزی من نیز بتوانم حتی یک مشتری مانند آن مرد پاکستانی پیدا کنم
به امید آن روز